تکه پاره تر است این پیرهن که شایسته ی تنت باشد؟
فراموشم کردی
میان کوله باری از خاطره های گنگ و من
هنوز دل آشفته ی پاره های تنت هستم
نه این دل نوشته نیست
خون نوشته ترین متن بی سروپاییست
که از برایت نوشته ام
بدان که ندایی از اعماق وجودت
مرا از اعماق وجودم می رهاند
باسلام و خسته نباشید
عالی بود موفق باشی
از شما دعوت می شود که جهت بازدید از وبلاگم و ارسال نظرات شما در باره شعر هایم
به امید دیدار
سلام
خیلی قشنگ بود !
موفق باشی
خوشحال می شم به مهن سر بزنی
تا بعد
سلام
هر وقت به روز می کنی
خبرم کن
البته اگه زحمتی نیست
سلام .خوبید؟؟؟؟قشنگ بود .ولی فکر می کنم (از برایت نوشته ام )یک خورده سنگین بود
سلام
سپید زیبا یی بود .مخصوصا خون نوشته ترین............
خوشحال می شم اگه به منم سر بزنید.