ویرانه دلی که بی حضور افتاده است
چون جاده ای که بی عبور افتاده است
در گور جهان ، مرد خدا دلتنگست
زیرا ز بهشت خود به دور افتاده است
مهدی سهیلی
دلی دارم که با دریا عجین است
تو باور کن که دنیایم همین است
بیا با موج دریایم بیامیز
صدای موج عشقت دلنشین است
و خورشیدی که در مغرب غروبی آتشین دارد
و از درد غروبش شب دلی سرد و غمین دارد
درین عصر و زمان ما که غربت سایه افکنده
و هر خط وجود ما هزاران نقطه چین دارد
نشد مولا که این جمعه تو را بر اسب خود بینم
و تقدیری که وامانده گلایه از زمین دارد
شما را جان این کودک که اشکش پینه ها بسته
که جای خنده و شادی لبی زرد و حزین دارد
و چشم پیر این مادر که چین هایش همه از توست
بیا که شاه ظلمت ها ، ستم را جانشین دارد
بیا که نوبت ما شد برای حرف دل گفتن
که ای دنیا دل ما هم ولی مسلمین دارد
و شاید جمعه ی دیگر همان موعود موعد هست
و خورشیدی که در مشرق طلوعی آتشین دارد
امروز داشتم وبلاگ دوست عزیزم حجت خسروی رو می خوندم
که همون اول کار دو بیت از فاضل نظری بدجور من و گرفت هر کار
کردم نتونستم از نوشتنش منصرف شم
بی قرار تو-ام و در دل تنگم گله هاست
آه بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
بر دیده ی جاری ام تو جاری شو
در سوز نیم تو بانگ آری شو
شب ها که به خواب من نمی آیی تو
این خواب مرا تو ساز بیداری شو
مطالب خوبی می نویسی بهت تبریک می گم دوست من
سلام
ممنون بهم سر زدی و ممنون از نظرت
وبلاگت قشنگ و متن ها زیباست
دلت شاد
ممنون از نکیه ای که گشزد کردی عزیز بازم بهمون سر بزن
سلام
ای رهگذر
با نگاه بی انتهایت
به عمق تک تک حروف و
واژه هایم بنگر و
آرام آرام
مرا همراه با این صفحه ورق بزن...
و بعد به رسم روزگار مراو
عمق نو شته هایم را
به دست فراموشی بسپار...
سلام عزیزم خیلی قشنگ بود و به دلم نشست یاد قدیمای خودمون افتادم
سلام..خوبید؟؟؟؟(یادت باشد که تو پینه ای هستی که به قبای نامت چسبیدهای).....پس هیچ وقت نام خودت را فراموش نکن!!!!!ا
estefade brdam
مطلب خوب و شعر خوب سر بزنین نقد کنید خوشحالمیشم
سلام . می دونی اسم اون غزل فاضل چیه ؟ بیم فرو ریختن
برو از حجت بخواه تا این بیت برات بنویسه . بدرود .
سلام آقای بی معرفت بروز می کنی مارو خبر نمی کنی ؟
بروزم سر بزن خوشحال می شم
هرکی یه نظری داره. راستش منم دوست ندارم تو وبلاگم شعر دیگران رو کپی کنم. موفق باشی