وب نوشته های محمد مظلومی نژاد

جز ایست چیست چاره فردی در ایستگاه؟ از این قطار رفته نباید به دل گرفت!

وب نوشته های محمد مظلومی نژاد

جز ایست چیست چاره فردی در ایستگاه؟ از این قطار رفته نباید به دل گرفت!

1
به آسمان که نگاه می کنی
سرم گیج می خورد.
بلند پروازی نکن
جاذبه زمین
تو را هم به سمت خود خواهدکشید
اما تو هنوز می خواهی
گلدان های مصنوعی خانه من
لانه کودکان تو باشد
بی آنکه بخواهی بفهمی
خانه ما در طبقه چهل و هشتم است
2
کلید آسانسور را که بزنی
همه چیز تمام خواهد شد
حالا تو در طبقه چهل و هشتم ایستاده ای
و بال هایت را
توی کت و شلوار سرمه ای ات پنهان کرده ای
3
به آرایشگاه می روی و بال هایت را با شماره صفر می زنی
و سبیل می گذاری
تا تعادلت را
روی پنجره های طبقه چهل و هشتم حفظ کنی
4
از طبقه چهل و هشتم که به آسمان نگاه می کنی
سرت گیج می خورد
سقوط می کنی
.
.
.
انسان می شوی

سلام به همین یکی دو تا دوست صمیمی که هنوز در این خونه مجازی رو با چشم های مهربونشون می زنن.
مدت زیادی هست که دیگه از تب و تاب وبلاگ نوشتن افتادم. خدا به زندگی دچارتون نکنه که ناچارتون می کنه
راستی پاییز شده نمی خواهید عاشق بشوید؟