چقدر فاصله باشد میان من تا نور؟
و باز قافیه داری که از ... به نیشابور!
بعضی معانی را فقط با شعر باید گفت
بعضی سخن ها را فقط خاموش باید بود
گاهی نمی دانی چرا با شعر... آیا شعر؟...
وقتی نمی خواهی بگویی گوش باید بود
جایی که دیگر با صدایت هیچ برگی
از شاخه ای از یک درخت پیر هم حتی...
باید بفهمی بین مردن - مرگ - مرگیدن
تنها نباید زندگی را... هیچ حرفی را...
می بینی؟ انگار دارم شبیه کسی چهارپاره میگم. کسی که دیگر کوچک نیست. کسی که بزرگ شده است. کسی که ... کسی که خوب است!
دیگه این چهارپاره رو ادامه نمی دم
می دونی چرا؟
چون من فقط توی عشق امانتدار خوبی نبوده ام...
گیجم این روزها عزیز.. گیج !
کمی به گیجی من فرصتی دوباره بده
و یا برای ویزیتم خودت شماره بده
که تا به قهوه ی من اندکی شکر بزنی
کمی کنار لبت را به من اجاره بده
کرانه های پر از شرجی ات اگر که نشد
همین کنار غمت را... از این کناره بده
به مبتدای خودت جمله ای بساز و سپس
برای شادی من از خودت گزاره بده
همین که سهم تو از من خدا خدا بشود
نصیب دشمن ما هم نصیب ما بشود... *
نه! حتی با شعر هم نمیشه...
این روزها از شعر گفتن سخت بیزارم
این روزها از صبح تا شب تخت بیدارم
از شعرها از حرف ها از عشق هم حتی
این روزها انگار صد دیوار آوارم
.
.
.
من خواب دیده ام که به تو می رسم...
من خواب دیده ام
من خواب دیده ام
که کسی می آید...
* وامدار بیتی از ادیب نیشابوری
خدا مرا به فراق تو مبتلا نکند نصیب دشمن ما را نصیب ما نکند
سلام دوست عزیزم با دو غزل به روزم منتظر قدوم سبزتان می مانم
سپاس [گل]
کامم اگر چه تلخ تر از زهر مار بود
هر بوسه از لبان تو شهد انار بود
درخلوتم همیشه به تو فکر می کنم
چشمم به راه آمدنت بی قرار بود
و عشق...
عشق؟
شعرت واقعا قشنگ بود!
سلام
با دو تا غزل به روزم
کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست!
[گل]
خیلی زیبا مینویسید ممنون که سر زدیید
بله احتمالا توفیق زیارتتون رو داشتم
خوشحال میشم بازم بهم سر بزنیید
با اجازه لینکتون میکنم
سلام....خیلی خوشتل بود حالا میگن شعر بخون واسه ما ناز کن.........دیوونه
سلام
این روزها از شعر گفتن سخت بیزارم
...
از تو چه پنهون من هم همینطورم.
اما از شعر خواندن هنوز نه.
واقعا بعضی شعرها از حرف های عادی عقب ترند. و بعضی ها فرسخ ها جلوتر.
از غزلها و چهارپاره این پست هم لذت بردم.
مرسی.
سلام
با
خوب//بد////زشت
به روزم و منتظرتون....
به روز کرده ایم خیر سرمان
تشریفتان را بیاورید.
سلام
ممنون که اومدین و نظرتونو گفتین با مشکل قافیه و زبان موافقم اما به خاطر محتوای شعرم اصلا به قافیه توجه نکردم....میدونم مشکل بزرگیه اما دست خودم نبود!باید به خودم دوباره برگردم...این فاصله ها رو فقط یه خلوت جبران می کنه...
سلام محمد عزیز
اول اینکه شعرهای من ادعای پست مدرن بودن نداره
و من از این نوع اسم گذاری ها روی شعر خوشم نمیاد
و دوم اینکه این اسم ها ترس ندارن
خوشحالم که اومدی و خوندی
منم خوندمتون
شبیه کی شعر میگید؟
دوست داشتم اون چارپاره ادامه پیدا کنه!
موفق باشید