وب نوشته های محمد مظلومی نژاد

جز ایست چیست چاره فردی در ایستگاه؟ از این قطار رفته نباید به دل گرفت!

وب نوشته های محمد مظلومی نژاد

جز ایست چیست چاره فردی در ایستگاه؟ از این قطار رفته نباید به دل گرفت!

پاندول

کندی زمان بر دوش ذهنم سنگینی می کرد
شب بود و
بعد شب در حجم خاطره ی تو گم بود
در امتداد خطوط نگاهت گام بر می داشتم
و به تو  می اندیشیدم.
چشمانم را که بستم دیدم : بیراهه رفته بودم
تمام بیراهه ها به تو ختم شده بود
و مرا هیچ راهی به بیراهه ی تو نرسانده بود
نشستم و در تنهایی خود
با خاطراتت گریستم
نظرات 2 + ارسال نظر
محسن جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:15 ق.ظ http://karina.blogsky.com

سلام
این قطعه ماله کیه؟
خیلی قشنگ بود.
یه سر هم به من بزن
مرسی

دختری که هیچ کس و جز تو نداره جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:38 ق.ظ http://banooyemah.blogsky.com

سلام
مسافری هستم به مقصد بهشت َ در این سفر به دنبال هم راهی میگردم که همسفر م باشد . همسفری متفاوت از دیگران با تفکر بالا و اهل علم و دانش با کوله باری از معرفت که همراهی ام کند شاید در این سرزمین یافتم
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد